۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

نفرین هوشمند عقیلی

سلام

یکی از شاهکارهای هوشمند عقیلی.

قبلاً این ترانه را آرتوش خوانده اما هوشمند عقیلی چیزدیگریست.

آسمان چشم او آئيــــــــــنه كيست
آنكه چون آئيــــنه با من رو به رو بود
درد و نفرين بر سفر باد
سرنوشت اين جدايي دست او بود

گريه نكن كه سرنوشت گر مرا از تو جدا كرد
عاقبت دلهاي ما با غم هم آشنا كرد
چهره اش آئيـــــنه كيست  
آنكه با من رو به رو بود ؟
درد و نفرين بر سفر اين گناه از دست او بود

اي شكسته خاطر من
روزگارت شادمان باد
اي درخت پر گل من
نوبهارت ارغوان باد
اي دلت خورشيد خندان
سينه تاريك من، سنگ قبر آرزو بود
آنچه كردي با دل من
قصه سنگ و سبو بود
من گلي پژمرده بودم
گر تو را صد رنگ و بو بود 

دریافت ترانه

هیچ نظری موجود نیست: